خوش آمدی، برادر کوچک
آلا کودکی کنجکاو و ماجراجو بود و همیشه در رویای مکان های دور و تجربیات جدید بود. اما اکنون، دنیای او به غیرمنتظره ترین شکل در شرف تغییر بود.
خبر فقط یک روز قبل رسیده بود: برادر کوچک آلا، آران، بالاخره در دنیا ظاهر شد. آلا عصبی بود، می ترسید که تمام عشق و توجه والدینش اکنون به سمت خواهر و برادر جدیدش معطوف شود.
اما وقتی آلا بالاخره با برادرش آشنا شد، دوست و همراهی در او پیدا کرد که هرگز انتظارش را نداشت. آلا و آران به زودی جدایی ناپذیر شدند و دنیای خود را با هم کاوش کردند و پیوند خاصی را پیدا کردند که فقط خواهر و برادرها می توانستند به اشتراک بگذارند.
پیوند دوستی و عشق آلا و آران هر روز بیشتر می شد و آلا به سرعت متوجه شد که با برادر جدیدش دنیای جدیدی از شادی و هیجان به وجود آمد. با آران در کنارش، امکانات بی پایان بود.
آلا و آران هر روز را با هم می گذراندند، یاد می گرفتند و رشد می کردند، بازی می کردند و کاوش می کردند. بدون توجه به چالش، آنها با هم با آن روبرو شدند و به زودی چیزی در جهان وجود نداشت که بتواند آنها را از هم جدا کند.
آلا و آران بهترین دوستان بودند، اما مهمتر از همه، خانواده بودند. آنها از طریق پیوند خود می دانستند که هر چقدر هم که از هم دور باشند، عشق و دوستی بین آنها هرگز محو نخواهد شد.
آلا متوجه شد که برادر کوچکش یک هدیه ویژه است، هدیه ای که زندگی او را شگفت انگیزتر و هیجان انگیزتر می کند. با آران کنارش، آلا می دانست که هر اتفاقی هم بیفتد، همیشه همدیگر را خواهند داشت.