جستجوی کیهانی سجاد
سجاد، پسری ورزشکار، روی تپه ای پوشیده از چمن دراز کشیده و به آسمان پر ستاره خیره شده است. او همیشه در مورد کیهان کنجکاو است و عاشق رصد ستارگان است. او اغلب در مورد نظم جهان تعجب می کند.
یک روز تصمیم گرفت برای کشف جهان به سفری برود. در حالی که کیفش را با کتاب مقدس و تلسکوپش می بندد، به جستجوی کیهانی خود می پردازد.
او در حال چرخش در کیهان، ستاره ها، سیارات و کهکشان ها را می بیند. او در یک سحابی درخشان مکث می کند و از زیبایی آن شگفت زده شده است.#
او با توجه به الگویی در ستارگان، به اهمیت نظم در خلقت پی می برد. درک عمیقی از کیهان در برابر او آشکار می شود.
او با یادآوری آموزه های کتاب آسمانی خود می فهمد که نظم در جهان آیینه زندگی اسلامی است. او یک ارتباط عمیق را احساس می کند.#
تلاش او او را نه تنها به شگفتی های جهان، بلکه به درک عمیق تر ایمان خود می برد. او احساس رضایت می کند.#
سجاد به زمین باز می گردد، در حالی که قلبش مملو از شگفتی های جهان هستی و درک عمیق تری از ایمانش است. او آماده است تا افشاگری های خود را به اشتراک بگذارد.#