لطفا تلفن همراه خود را بچرخانید.
تماشای رنگین کمان با کوثر
کوثر دختری با موهای شاه بلوطی موج دار و چشمان قهوه ای کنار پنجره اتاقش نشسته بود و در فکر فرو رفته بود. او به بالا نگاه کرد تا یک رنگین کمان پر جنب و جوش را پیدا کند که در سراسر آسمان کشیده شده است.#
کوثر پر از شگفتی تصمیم گرفت به بیرون برود و رنگین کمان را دنبال کند. او به این فکر کرد که احساسات خود را با یک شخص خاص در میان بگذارد، مانند یک گنج پنهان در پایان.#
کوثر در حالی که رنگین کمان را دنبال می کرد، با پیرمرد فرزانه ای برخورد کرد که داستان هایی از امید، عشق و خنده برای او تعریف می کرد. او آموخت که رنگین کمان نمادی از این احساسات قدرتمند است.
کوثر به سفر خود ادامه داد و با یک بچه گربه ترسناک روبرو شد. او از دانش جدید خود استفاده کرد تا با گفتن داستان‌های لذت‌بخش به بچه گربه دلداری دهد و آن را با شجاعت و امید تداعی کند.
بچه گربه قدرشناس دنبال کوثر رفت و با هم با زوجی ناراضی آشنا شدند. کوثر داستان های امید، عشق و خنده خود را با این زوج به اشتراک گذاشت و روحیه آنها را درخشان کرد.
کوثر با رسیدن به انتهای رنگین کمان متوجه شد که گنج پنهان طلا نیست، بلکه شادی است که با تقسیم امید، عشق و خنده برای دیگران به ارمغان آورده است.
کوثر با احساس رضایت به خانه بازگشت و فهمید که جادوی واقعی رنگین کمان شادی است که به کسانی که زیبایی آن را دیده اند الهام می دهد.
داستان رو با تصویر خودتون بازسازی کنید!
در جعبه جادویی از عکس خودتون استفاده کنید تا تصاویری یکپارچه و با کیفیت بازبینی شده برای تمامی صفحات داشته باشید.