تلاش ویسکرها برای جلب توجه
ویسکرز، گربه سفید با چشمان سیاه، متوجه شد صاحبش بیش از حد مشغول بازی است. او تصمیم گرفت برای یافتن راهی برای جلب توجه بیشتر به یک سفر برود.
ویسکرز در باغ با جغد دانایی ملاقات کرد که به او درباره اهمیت صبور بودن و یافتن لحظه مناسب برای جلب توجه گفت.
ویسکرز تصمیم گرفت در کارهای روزانه به صاحبش کمک کند، به این امید که توجه او را جلب کند.
در کمال تعجب، صاحب ویسکرز متوجه تلاش های او شد و شروع به گذراندن زمان بیشتری با او کرد، حتی از محل کار برای بازی استراحت کرد.
یک روز صاحب ویسکرز غمگین شد. ویسکرها نزدیک می ماندند و راحتی و پشتیبانی را ارائه می دادند. این آنها را حتی نزدیکتر کرد.
ویسکرز آموخت که کمک و حمایت کردن، کلید جلب توجهی است که از صاحبش میخواست.
به لطف توصیه جغد دانا و تلاش های او، ویسکرز و صاحبش پیوند قوی تری ایجاد کردند و از همراهی یکدیگر بیش از همیشه لذت بردند.#