تلاش امیرعلی برای تمرکز
امیرعلی، پسری لاغر و خوش قلب، عاشق فوتبال بازی و استفاده از گوشی هوشمندش بود. اما، در مدرسه، او در تمرکز مشکل داشت و قدر فرصت هایی را که والدینش برای او فراهم کرده بودند، نمی دانست.
یک روز امیرعلی نتوانست گوشی هوشمند خود را پیدا کند. او همه جا آن را جستجو کرد و خیلی زود متوجه شد که آن را در مدرسه رها کرده است. با وجود بسته بودن مدرسه، تصمیم گرفت برگردد و آن را پس بگیرد.
امیرعلی در مدرسه گوشی خود را پیدا کرد اما همچنین کتاب جادویی در مورد تمرکز و قدردانی از زندگی کشف کرد. او که مجذوب شده بود، تصمیم گرفت آن را بخواند و یک چالش جذاب را باز کرد که توانایی های او را آزمایش کرد.
امیرعلی وارد این چالش شد، جایی که تمرکز او با یک سری موانع جادویی آزمایش شد. او متوجه شد که تنها راه غلبه بر این موانع توجه کامل است.
امیرعلی وقتی با تمرکز بر موانع غلبه می کرد، اهمیت قدردانی از پدر و مادر و چیزهایی را که برای او فراهم کرده بودند، آموخت. بنابراین، او انگیزه بیشتری برای موفقیت در مدرسه پیدا کرد.
امیرعلی چالش را کامل کرد و کتاب جادو به او این توانایی را داد که روی هر کاری که انجام میداد تمرکز کند. او به خانه بازگشت و قول داد که این درس ها را در مدرسه و زندگی به کار گیرد.
امیرعلی با تمرکزی که تازه پیدا کرده بود، در مدرسه عالی بود و زمان با کیفیت بیشتری را با خانواده خود سپری کرد. او به خاطر چیزهایی که والدینش فراهم کردند سپاسگزار شد و از زندگی نهایت لذت را برد.