بچه ویز ریاضی
روزی روزگاری دختر جوانی به نام ترمه بود که ریاضی را بیش از هر چیز دیگری دوست داشت. او در آن فوق العاده خوب بود و همیشه در مدرسه نمرات بالایی می گرفت.
همه دوستان ترمه می دانستند که می توانند برای انجام تکالیف خود روی کمک او حساب کنند. هر وقت سوالی داشتند می دانستند ترمه جوابش را دارد.#
معلمان ترمه به او بسیار افتخار می کردند و والدینش از اشتیاق او به ریاضیات خوشحال بودند. آنها او را تشویق کردند که به دنبال عشقش به این موضوع باشد.
یک روز، مدرسه تصمیم گرفت برای ترمه یک جشن غافلگیرکننده ترتیب دهد تا دستاوردهای او در ریاضیات را جشن بگیرد. همه مشغول برنامه ریزی برای یک جشن عالی شدند.#
هنگامی که روز فرا رسید، ترمه وارد مدرسه شد و از دیدن جشن به افتخار او شگفت زده شد. وقتی همه برایش کف می زدند و تشویقش می کردند، نمی توانست چشمانش را باور کند.
این جشن موفقیت بزرگی بود. بازی هایی با موضوع ریاضی وجود داشت و ترمه حتی از دوستان و معلمان خود جوایز و هدایایی ویژه دریافت می کرد.
ترمه از آن روز به بعد انگیزه بیشتری برای مطالعه بیشتر و دستیابی به موفقیت بیشتر در ریاضیات احساس کرد. او می دانست که عشقش به این موضوع او را به رویاهایش راهنمایی می کند.