بدبختی جادویی Unihorn
در یک جنگل درخشان، Unihorn، موجودی جادویی با یک شاخ تک رنگارنگ، با خوشحالی با دوستان خود بازی می کرد. Unihorn قلبی مهربان بود و همیشه با همه یکسان رفتار می کرد.
یک روز در حین بازی در نزدیکی رودخانه، Unihorn به طور تصادفی شاخ خود را در آب فرو برد و باعث شکسته شدن آن شد. Unihorn احساس سردرگمی کرد و نگران واکنش دوستانش بود.#
دوستان Unihorn بدون شاخ فکر می کردند که آنها فقط یک الاغ معمولی هستند. آنها شروع به رفتار متفاوت با Unihorn کردند و آنها را از بازی ها و ماجراجویی های خود حذف کردند.
Unihorn احساس صدمه و تنهایی می کرد، بنابراین آنها تصمیم گرفتند راهی برای رشد مجدد شاخ جادویی خود بیابند. آنها برای نصیحت جغد پیر دانا را ملاقات کردند که به آنها گفت که خود را باور کنند.#
در آن شب، Unihorn آرزوی یک ستاره را داشت و با تمام وجودشان باور داشتند که شاخ آنها باز خواهد گشت. صبح روز بعد که از خواب بیدار شدند، چیزی را روی پیشانی خود احساس کردند.#
شاخ Unihorn برگشته بود! موجی از شادی و آرامش را احساس کردند. با شاخ عقب، دوستانشان متوجه شدند که رفتار متفاوت با Unihorn فقط به این دلیل که آنها شبیه یک الاغ هستند، اشتباه است.
از آن روز به بعد، یونی هورن و دوستانشان اهمیت رفتار یکسان با همه را بدون توجه به ظاهرشان فهمیدند. آنها با خوشحالی با هم بازی کردند و مهربانی را در سراسر جنگل جادویی پخش کردند.