اتحاد یاسین Wolfpack
یک بار پسری 14 ساله به نام یاسین با رازی غیرمعمول بود. او قدرت و سرعت یک گرگینه آلفا را داشت. بدون اینکه دیگران بدانند، او بین دو جهان زندگی می کرد - یک نوجوان معمولی در روز و یک گرگ در شب.#
روزی دنیا توسط زامبی ها تسخیر شد که تهدیدی قابل توجه برای همه موجودات زنده بود. گرگینهها و خونآشامها با احساس خطر خود، اتحادی بعید برای مبارزه با انبوهی از مردگان تشکیل دادند.
یاسین تصمیم گرفت به اتحاد بپیوندد و از قدرت گرگینه آلفا خود برای رهبری یک جبهه متحد استفاده کند. همانطور که آنها با هم می جنگیدند، گرگینه های بیشتری به هدف آنها پیوستند و گروهی قوی و متنوع از جنگجویان را ایجاد کردند.
از طریق پشتکار و کار گروهی، اتحاد شروع به تضعیف ارتش زامبی ها کرد، آنها را عقب راند و جان های بی شماری را نجات داد. پیوند بین گرگینهها و خونآشامها با یادگیری اعتماد و وابستگی به یکدیگر قویتر شد.
تعداد یاسین و دسته گرگهایش همچنان در حال افزایش بودند و هرگز در تلاش خود برای خلاصی از جهان از شر این تهدید مرگبار ناامید نشدند. خونآشامها احترام تازهای نسبت به دشمنان سابق خود پیدا کردند و درک آنها از آنها برای همیشه تغییر کرد.
در طول نبرد نهایی آنها، اتحاد بر زامبی های باقی مانده غلبه کرد و صلح و شادی را به جهان بازگرداند. یاسین یاد گرفت که در مواجهه با مشکلات غیر قابل حل، اتحاد و همکاری می تواند کلید موفقیت باشد.
با فروپاشی اتحاد، پیوند دوستی و اعتماد باقی ماند. جهان تغییر کرده بود، پذیرفتهتر و متحدتر شده بود. شجاعت، عزم و اراده یاسین برای همکاری با دیگران الهام بخش همه اطرافیانش شده بود.