لطفا تلفن همراه خود را بچرخانید.
اتحاد مجدد قلب ها
در شهری کوچک، مریم و مرجان دوستان جدا نشدنی دوران کودکی بودند. پیوند آنها خاص بود، اما با گذشت زمان از هم جدا شدند. بعد از 15 سال بالاخره دوباره در یک عروسی همدیگر را دیدند.
در حالی که چشمانشان را در سراسر تالار عروسی قفل کردند، هر دو دختر ترکیبی از شادی و دلتنگی را احساس کردند. مریم به مرجان نزدیک شد، لبخندهایشان منعکس کننده سالها خاطرات گرامی بود.
مریم و مرجان که همدیگر را محکم در آغوش گرفته بودند، باورشان نمی شد بعد از مدت ها همدیگر را پیدا کرده باشند. آنها با هیجان به هم نزدیک شدند و نکات مهم دوران جدایی خود را به اشتراک گذاشتند.#
مریم و مرجان علیرغم تجربه سفرهای متفاوت، متوجه شدند که پیوند آنها همچنان محکم است. در حالی که رقصیدند و جشن گرفتند، از این دیدار غیرمنتظره لذت بردند.#
آن شب خاص، آنها عهد کردند که در تماس باشند و دوستی خود را حفظ کنند. با پایان یافتن عروسی، آنها اطلاعات تماس را رد و بدل کردند و قصد داشتند به زودی دوباره همدیگر را ملاقات کنند.
با گذشت زمان، مریم و مرجان بار دیگر از هم جدا نشدند و ثابت کردند که دوستی های واقعی می توانند آزمون زمان و فاصله را تحمل کنند. پیوند آنها قوی تر از همیشه شد.#
مریم و مرجان در لحظاتی احساسی و نوستالژیک پس از 15 سال دوستی خود را دوباره کشف کردند. عشق آنها نسبت به یکدیگر شکست ناپذیر باقی ماند و قلبهایشان دوباره به هم پیوست.
داستان رو با تصویر خودتون بازسازی کنید!
در جعبه جادویی از عکس خودتون استفاده کنید تا تصاویری یکپارچه و با کیفیت بازبینی شده برای تمامی صفحات داشته باشید.