آیدا دختر براق و زیبا
آیدا دختری غیرعادی براق و ظریف بود که از کاوش در دنیای اطراف خود لذت می برد. او همیشه کنجکاو و مشتاق بود تا چیزهای جدید را امتحان کند و در یافتن چیزهای خارقالعاده در حالت عادی مهارت داشت. امروز او قرار بود به هیجان انگیزترین سفر زندگی خود برود. #
آیدا بسیار هیجانزده بود که قدم بزند و سفر خود را آغاز کند. او نمی دانست چه چیزی در پیش است و این بخشی از سرگرمی برای او بود. او با یک فنر در گام شروع کرد و لبخندی که نمی شد از روی صورتش پاک کرد. #
آیدا در سفرش با موانع زیادی هم جسمی و هم روحی روبرو شد. او راه خود را از طریق همه آنها جنگید و در طول راه درس های انعطاف پذیری و شجاعت آموخت. او مصمم بود با وجود سختی ها به راه خود ادامه دهد. #
وقتی آیدا بالاخره به مقصد رسید، احساس غرور و موفقیت در او وجود داشت. او به چیزی دست یافته بود که غیرممکن به نظر می رسید و نمی توانست بیشتر از این به خودش افتخار کند. #
سفر این دختر شجاع و مصمم به او درس ارزشمندی داده بود: این که وقتی ذهنش را به کار میگرفت هیچ چیز غیرممکن نیست. او همچنین اهمیت جدی گرفتن هر کار و انجام بهترین کار را یاد گرفت. #
آیدا در درون خود نیرویی پیدا کرده بود که هرگز نمی دانست آن را دارد. او به فردی با اعتماد به نفس تر و مستقل تر تبدیل شده بود و در نهایت آماده بود تا دنیا را تصاحب کند. #
ایدا برای اولین بار در زندگی خود به اهمیت مراقبت از خود پی برد. مراقبت از خود بخش مهمی از بقا و رشد او بود و این چیزی بود که او را قادر به موفقیت در سفرش کرده بود. #