آرشیدا، دختر زیبایی که عاشق نقاشی، موسیقی و ریاضیات است
آرشیدا دختر جوانی بود که عاشق نقاشی، موسیقی و ریاضی بود. او ساعت های بی شماری را صرف کاوش در علایق خود و آموختن هر چه می توانست کرد. اما آرشیدا می خواست کار بیشتری انجام دهد. او می خواست راهی بیابد تا اشتیاق خود را به هم نزدیک کند و منحصر به فرد باشد. او تصمیم گرفت سفری را آغاز کند و پاسخ را بیابد.#
بنابراین آرشیدا با یک کیف کتاب در دست و با مأموریت کشف دنیای هنر و علوم به راه افتاد. هر جا که می رفت به دنبال راه هایی برای گرد هم آوردن زمینه های مختلف می گشت. او با بسیاری از افراد جالب آشنا شد که علایقش را با او در میان گذاشتند و راههای جدید نگاه کردن به جهان را به او آموختند. آرشیدا مصمم بود در تلاش خود موفق شود. #
آرشیدا در ادامه مسیر خود با موانع و چالش های زیادی روبرو شد. اما او به کار ادامه داد، چیزهای جدید را امتحان کرد و خود را از منطقه راحتی خود بیرون کشید. با هر تجربه جدید، درک بیشتری از جهان و جایگاه او در آن به دست می آمد. او گاهی اوقات مجبور بود سخت کار کند، اما پاداش ها ارزشش را داشتند. #
آرشیدا مصمم بود به پاسخ هایی که به دنبالش بود بیابد و به کاوش و یادگیری ادامه داد. او به زودی متوجه شد که می تواند سبک منحصر به فرد خود را در هنر، موسیقی و ریاضی بسازد. او زمینه های مختلف را ترکیب کرد تا چیزی را خلق کند که واقعاً متعلق به خودش بود. او احساس موفقیت و شادی کرد. #
آرشیدا سرشار از غرور و شادی بود، اما هنوز سفرش تمام نشده بود. او هنوز چیزهای زیادی برای یادگیری و حتی بیشتر برای خلق کردن داشت. او می دانست که باید ادامه دهد و به کاوش ادامه دهد. او مصمم بود تا از سفر خود نهایت استفاده را ببرد. #
بنابراین آرشیدا به کاوش و یادگیری و خلقت ادامه داد. هر جا که میرفت، به دنبال پاسخهایی میگشت. و با هر تجربه جدید او عاقل تر و آگاه تر می شد. سفر آرشیدا پر از شادی و شگفتی بود. #
آرشیدا در پایان سفرش آنچه را که دنبالش بود پیدا کرده بود. او احساسات خود را برای ایجاد سبک منحصر به فرد خود و رسیدن به اهداف خود ترکیب کرده بود. آرشیدا اهمیت سخت کوشی، فداکاری و پشتکار را آموخته بود و به هر آنچه در سفرش به دست آورده بود افتخار می کرد. #