![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/05/img-GxRMOUt3weL2Y74lkzjwNkdK.png)
نرگس و عروسک چتی
نرگس در گوشهای کوچک و ساکت از اتاقش نقاشی میکشید و با خرس عروسکی قهوهای محبوبش، بهترین دوستش، بازی میکرد. او خجالتی بود و برقراری ارتباط با سایر کودکان هم سن خود را چالش برانگیز می دانست.
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/05/img-FTvdeBjagvGX2IQgPeecaqzC.png)
یک روز که نرگس خرس عروسکی خود را در آغوش گرفته بود، ناگهان شروع به صحبت کرد! او شوکه شده بود و هیجان زده بود و فکر می کرد که آیا تخیل زنده اش زنده شده است.
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/05/img-jmp2cM3gfTGNzGTCdkJEUaPw.png)
خرس عروسکی نرگس را تشویق کرد تا نقاشی های زیبا و استعداد خود را با دیگران به اشتراک بگذارد. آنها تصمیم گرفتند با دعوت از همکلاسی هایش برای دیدن آثار هنری او در یک گالری کوچک در مدرسه شروع کنند.
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/05/img-kqRBjllotuJONOeAg5nLzMa8.png)
نرگس از ارائه خلاقیت هایش عصبی بود اما می دانست که خرس عروسکی او به او اعتقاد دارد. نفس عمیقی کشید و برای دعوت همکلاسی هایش از منطقه راحتی بیرون آمد.#
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/05/img-vrQGo29nC87JKmzE6iu92CKg.png)
در روز مراسم گالری، نرگس از دیدن بسیاری از همکلاسی هایش که در حال حضور و تعریف از آثار هنری او بودند، به وجد آمد. او حتی چند دوست جدید پیدا کرد!#
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/05/img-1qDaVheHpNkC16AnMk7I6XOa.png)
همانطور که نرگس همچنان هنر خود را با دیگران به اشتراک میگذاشت، به لطف خرس عروسکی قهوهای خوش صحبتاش، راحتتر با مردم ارتباط برقرار کرد و دوستان جدیدی پیدا کرد.
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/05/img-jtkxU1ChvW1rSu2bzibh0VUd.png)
نرگس دریافت که با به اشتراک گذاشتن اشتیاق و استعداد خود با دیگران، می تواند ارتباط برقرار کند و دوستی های پایدار ایجاد کند و این درس را همیشه با خود حمل می کرد.
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/05/img-4S7xabdXQBdQsCTgUSURCAwI.png)