![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/09/img-I051Vsx9I93nhRqQIEEZymnx.png)
ماجراجویی شجاعانه یک پسر کنجکاو
روزی روزگاری پسری کنجکاو به نام صالح زندگی می کرد. او علاقه زیادی به جهان کیهانی و شگفتی های آن داشت.#
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/09/img-k2hrYUX4ZduIsmC6gaBfCFjE.png)
یک روز، صالح پیامی از فضا دریافت کرد. یک سیاره کوچک در حال نابودی بود. او میل شدیدی برای نجات آن احساس کرد.
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/09/img-WRwZLSSdmXnlGhOOiot42c7M.png)
صالح تصمیم گرفت یک سفینه فضایی بسازد. او با شجاعت و هوش خستگی ناپذیر روی پروژه خود کار کرد.#
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/09/img-uNlf6AsP0QJ1G5p8dHLIkg1E.png)
بالاخره سفینه فضایی آماده شد. صالح کلاه خود را بست و به سوی ناشناخته بلند شد و به دنبال سیاره در حال انقراض بود.
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/09/img-8TkDxdg0ff17xbfvz9cTytye.png)
صالح از طریق سیارک ها و سیاهچاله ها حرکت کرد و از دانش و شجاعت خود برای ماندن در مسیر استفاده کرد.#
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/09/img-4Nj32sOIoX7pE8brCZbj9bbo.png)
سرانجام صالح به سیاره کوچک رسید. او با استفاده از اختراع خود توانست آن را تثبیت کند و آن را از نابودی نجات دهد.#
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/09/img-yyroYJbaKItDjbERsXzeYUuk.png)
صالح با احساس موفقیت به خانه بازگشت و معنای واقعی شجاعت و مهربانی را آموخت.
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/09/img-dm4YBXDQbUpSgVpYPg8pga4H.png)