![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/05/img-wTzcBQZLHdW6YkgN8iaAfapn.png)
ماجراجویی تخت دختر بزرگ کیاناز
روزی روزگاری دختری 4 ساله به نام کیاناز بود. او موهای مشکی مواج زیبا و چشمانی درشت و براق داشت. کیاناز تصمیم گرفت به جای اینکه با پدر و مادرش بخوابد، وقت آن است که در تخت خودش بخوابد.
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/05/img-S7lGZuDM4Elyqjv8dH6d2UMR.png)
کیاناز هم تصمیم گرفت که هر شب قبل از خواب دندان هایش را بدون هیاهو و اشک مسواک بزند. پدر و مادرش به استقلال و شجاعت فزاینده او بسیار افتخار می کردند.
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/05/img-HmALEeNC0jLtUzkQnPffI5Le.png)
کیاناز شب اول روی تخت دختر بزرگش کمی ترسید اما شجاعانه نفس عمیقی کشید و دراز کشید. او به صداهای ملایم شب گوش داد و آرام آرام به خواب رفت.#
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/05/img-03gPdCiqrs1lxGSrT2sNmgIv.png)
در طول شب کیاناز با صدای عجیبی از خواب بیدار شد. او احساس ترس کرد اما شجاعت خود را به یاد آورد. او با ترسهایش روبرو شد و متوجه شد که فقط باد بیرون پنجرهاش است.#
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/05/img-LD5KQO9FCaPq9t3GM5h5MAlh.png)
کیاناز به خاطر غلبه بر ترسش به خودش افتخار می کرد. او میدانست که میتواند با هر چیزی که برایش پیش میآید کنار بیاید و این باعث میشود که حتی بزرگتر و شجاعتر شود.
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/05/img-HdpCYlcWKRV9HSphfxPx3dwI.png)
کیاناز هر شب به روال خوابش ادامه می داد و دندان هایش را مسواک می زد و در تخت دختر بزرگش می خوابید. او هر روز با اعتماد به نفس تر و شجاع تر می شد و اهمیت استقلال را نشان می داد.
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/05/img-zrbR02QuPrBYkl2V28nnUyg0.png)
ماجراجویی تخت دختر بزرگ کیاناز ارزش شجاعت و استقلال را به او آموخت. او الهام بخش دوستانش شد و داستان خود را با آنها به اشتراک گذاشت و شجاعت را به همه گسترش داد.
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/05/img-sGLmierarXRVtv82QM79ZVs8.png)