![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/04/img-5QtFvCImgJxAKbeGHFqCmfco.png)
زمان بازی
ویان پسر جوانی بود که قدرت تخیل زیادی داشت. او همیشه به دنبال راه هایی برای بیان ایده های خلاقانه خود و ساختن چیزهای جدید و جالب بود. بنابراین یک روز تصمیم گرفت بازی خودش را بسازد. #
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/04/img-ISzlyCN4LHH3fUbYC8IRW6AR.png)
او شروع به خواندن دقیق دستورالعمل ها کرد و سپس شروع به ترسیم شخصیت ها و سطوح بازی خود کرد. او به قدری روی خلق یک بازی عالی متمرکز بود که زمان را فراموش کرد. #
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/04/img-RfPmBXQS6h5UOMW0xLP7QdHN.png)
بازی شروع به شکل گیری کرد و به زودی ویان آماده آزمایش آن شد. او تعدادی از بچه های دیگر محله اش را جمع کرد و آنها مشتاقانه دور تخته بازی او جمع شدند. #
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/04/img-gqmQRWVShpwf7v9v5AoQ5lNN.png)
ویان قوانین و اهداف بازی خود را توضیح داد و بچه های دیگر مشتاقانه شروع به بازی کردند. با پیشرفت بازی، Wayan متوجه شد که همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود. #
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/04/img-IYSWwtH8BQ4MyWEV0VXbKaov.png)
او وارد عمل شد و قطعات و قواعد بازی را دوباره سازماندهی کرد و آن را بسیار ساختارمندتر و سازماندهی کرد. بچه های دیگر از تغییراتی که ویان ایجاد کرده بود بسیار تحت تأثیر قرار گرفتند. #
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/04/img-m3SFWKEb8xOoQ7pApbCn7Wkg.png)
در پایان روز، بازی ویان موفقیت بزرگی داشت. او به موفقیت خود بسیار افتخار می کرد و بچه های دیگر از خلاقیت او شگفت زده شدند. #
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/04/img-I4SlxyfIALzFwaV2Up1BTzW7.png)
وایان اهمیت خلاق بودن و توجه به ساختار و نظم را آموخته بود. او همچنین احساس رضایت بخشی از دیدن نتایج کار سخت خود را آموخته بود. #
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/04/img-4e4iYhywjw1piLdChxwMY2So.png)