![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/04/img-kDQoEb4B6p9wrWe2sZR6s5jG.png)
تحول مینا
مینا دانشجوی تازه وارد شهرش بود و در راه کلاس بود. او همکلاسی های ثروتمند و بی احساس خود را دید که هیچ خبری از آنها نداشت و با احترام به آنها سلام کرد اما آنها او را مسخره کردند و وسایل مدرسه اش را روی زمین انداختند. مینا آنقدر ترسو بود که نمی توانست آنها را نصیحت کند، اما همه چیز وقتی تغییر کرد
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/04/img-b9HWYfDV3Xv2kE9zou7fqrll.png)
منا یکی از دوستان مینا به دفاع از او آمد. خبر شجاعت او به سرعت در بین همکلاسی ها پخش شد و قلدرهای ثروتمند تصمیم گرفتند به مینا یک درس ریاضی بدهند - چیزی که او اخیراً با آن دست و پنجه نرم می کرد. منا را گرفتند و شروع کردند به کتک زدن او. مینا رنج دوستش را دید و ناگهان #
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/04/img-cXgcQwuvDLPRtyq23dkeEaTr.png)
تمام ترس و ترس مینا از بین رفت و نیروی درونی جایگزین آن شد که قبلا هرگز احساس نکرده بود. او به سمت قلدرها پرواز کرد و با چرخاندن توپ طلای خود، هر دو را شکست داد. گروهی از همکلاسی ها با هیبت ایستاده بودند و در حالی که مینا و منا را در آغوش گرفته بودند تشویق می کردند. #
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/04/img-hPZagcfd0zv6LS7Gxg9nWxZB.png)
مینا چیزی را به یاد آورد که یک ماه قبل با خود آورده بود، دو بال سفید و تاج مهره ای طلایی و یک توپ اسباب بازی طلایی. او متوجه قدرتی شد که در تمام مدت در درون خود داشت و هرگز نیازی به پنهان کردن آن نداشت. منا و همکلاسی ها با فاش شدن مینا تشویق کردند#
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/04/img-DVqnpJS7kyqBfwaSomsaIL38.png)
تحول او منا دست مینا را گرفت و با خوشحالی در آغوش گرفتند. گروهی از همکلاسیها شروع کردند به دیدن مینا با نگاهی دیگر و با احترام با او رفتار کردند. برای تجلیل از رشادت های مینا جشن بزرگی گرفتند. مینا در نهایت مورد پذیرش و تحسین همسالانش قرار گرفت. #
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/04/img-UYRT4lbVJ9vmmQZbwaNEriOO.png)
مینا بالاخره قدرتی را که در درونش داشت دیده بود و یاد گرفت از آن برای دفاع از دوستش و دفاع از خودش استفاده کند. او با شجاعت تازه ای که پیدا کرده بود، توانست از پس هر چالشی بربیاید و برای آنچه که به آن اعتقاد داشت بایستد. مینا همچنین یاد گرفت که مهم نیست چه چالش هایی #
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/04/img-lCb0zcMkHhDc3z3tX4fbdgcK.png)
سر راهش بیا، او هرگز تنها نبود. با کمک دوستانش و شجاعت تازه یافته اش، او می توانست بر هر چیزی غلبه کند و درخشان تر از همیشه بدرخشد. او الگویی برای همکلاسی هایش شده بود، نمونه ای از اینکه چگونه شجاعت و دوستی می تواند غالب شود. #
![](https://dastan.ai/wp-content/uploads/2023/04/img-tLAhmoCDtHrwMNP9DmyOYqLq.png)