لطفا تلفن همراه خود را بچرخانید.
برنامه هستی برای موفقیت در امتحان
هستی احساس می کرد برای امتحانات آتی خود آماده نیست. او هیچ مطالعه یا برنامه ریزی انجام نداده بود و از فکر آن می ترسید. او تلاش کرده بود، اما به نظر می رسید هیچ چیز کار نمی کند. هستی تمام امید خود را از دست داده بود تا اینکه یک روز تصمیم گرفت اوضاع را به دست خود بگیرد. او تصمیم خود را گرفته بود که با کمک کامپیوتر و اینترنت برای خود برنامه ریزی ایجاد کند. او روزها را صرف طراحی و ساخت آن کرد و سرانجام آماده شد. #
هستی وقتی برای امتحاناتش می رفت احساس هیجان و عصبی می کرد. او برای ایجاد برنامه ریز خود سخت کار کرده بود و مطمئن بود که به آن پایبند است. همه چیز طبق برنامه پیش می رفت تا اینکه به سالن امتحان رسید. وقتی نشست و امتحان را شروع کرد، قلبش می تپید، اما سخت کوشی او به زودی نتیجه داد. وقتی مقاله خود را تحویل داد و نمره 20 به او اعطا شد، احساس اعتماد به نفس داشت و آماده بود.
هستی موفقیتش را باور نمی کرد. او بسیار به خود افتخار می کرد که ابتکار عمل را بر عهده گرفت و برنامه ریز خود را ایجاد کرد. او آنقدر سپاسگزار بود که خطرات را پذیرفته بود و شهامت این را داشت که برای خودش برنامه ریزی کند. او احساس قدرت و انگیزه می کرد، زیرا می دانست که مسئولیت موفقیت خود را بر عهده گرفته است. #
هستی نمی توانست صبر کند تا موفقیت خود را با خانواده و دوستانش به اشتراک بگذارد. همه به او افتخار می کردند که ابتکار عمل را بر عهده گرفته و چیزی را خلق کرده است که به موفقیت او کمک می کند. او از شادی می درخشید و می دانست که از این به بعد به این راحتی تسلیم نمی شود. #
هستی می‌دانست که اگر به چیز دیگری یا شخص دیگری ایمان می‌آورد، هرگز به موفقیت نمی‌رسید. او آنقدر سپاسگزار بود که وقت گذاشته بود تا برنامه خود را برای موفقیت ایجاد کند. او می دانست که تا آخر عمر با او خواهد بود و اکنون می تواند برای کمک به دیگران نیز استفاده شود. #
هستی در حال حاضر همیشه قبل از اقدام فکر می کند و قبل از شروع هر سفری برنامه ریزی می کند. او می داند که شجاعت و اراده ای که برای ایجاد برنامه ریز خود به کار برده است به او کمک می کند تا بر هر چیزی در زندگی غلبه کند. او اکنون نمونه ای از شجاعت و سخت کوشی برای اطرافیانش شده است. #
داستان هستی داستان شجاعت و پیروزی است. او از ابتکار و اراده خود برای ایجاد یک داستان موفقیت استفاده کرد. او آموخت که اگر به توانایی های خود ایمان داشته باشد و برنامه ای برای موفقیت داشته باشد، هیچ چیز غیرممکن نیست. هستی با این داستان امیدوار است دیگران را تشویق کند که هرگز تسلیم نشوند و همیشه به اهداف خود برسند. #
داستان رو با تصویر خودتون بازسازی کنید!
در جعبه جادویی از عکس خودتون استفاده کنید تا تصاویری یکپارچه و با کیفیت بازبینی شده برای تمامی صفحات داشته باشید.